تلاوت تصویری

دریافت با کیفیت ۱۰۸۰p


ترجمه صوتی نمایشی

"برگرفته از نرم افزار فاخر طنین وحی تولید مرکز تحقیقات رایانه‌ای حوزه علمیه اصفهان"


«دریافت نرم افزار طنین وحی»


تفسیر مختصر آیات صفحه ۴۶۳ قرآن کریم

(آیه ۴۱)- بعد از ذکر دلائل توحید، و بیان سرگذشت مشرکان و موحدان، در این آیه این حقیقت را توضیح مى‏دهد که پذیرش و عدم پذیرش شما سود و زیانش متوجه خودتان است، و اگر پیامبر صلّى اللّه علیه و اله در این زمینه اصرار مى‏ورزد نه برگزیده تفسیر نمونه، ج‏۴، ص: ۲۳۳
به خاطر نفعى است که عائد او شود، بلکه صرفا انجام وظیفه الهى است، مى‏فرماید:
«ما این کتاب (آسمانى) را براى مردم به حق نازل کردیم» (إِنَّا أَنْزَلْنا عَلَیْکَ الْکِتابَ لِلنَّاسِ بِالْحَقِّ).
«هر کس هدایت را پذیرد به نفع خود اوست، و هر کس گمراهى را برگزیند تنها به زیان خود گمراه مى‏گردد» (فَمَنِ اهْتَدى‏ فَلِنَفْسِهِ وَ مَنْ ضَلَّ فَإِنَّما یَضِلُّ عَلَیْها).
«و تو مأمور اجبار آنها به هدایت نیستى» وظیفه تو تنها ابلاغ و انذار است (وَ ما أَنْتَ عَلَیْهِمْ بِوَکِیلٍ).

(آیه ۴۲)- سپس براى این که روشن سازد همه چیز انسانها و از جمله حیات و مرگشان به دست خداست مى‏گوید: «خداوند ارواح را به هنگام مرگ قبض مى‏کند» (اللَّهُ یَتَوَفَّى الْأَنْفُسَ حِینَ مَوْتِها).
«و ارواحى را که نمرده‏اند نیز به هنگام خواب» مى‏گیرد (وَ الَّتِی لَمْ تَمُتْ فِی مَنامِها).
و به این ترتیب «خواب» برادر «مرگ» است و شکل ضعیفى از آن.
بعد مى‏افزاید: «سپس ارواح کسانى را که فرمان مرگ آنها را صادر کرده نگه مى‏دارد (به گونه‏اى که هرگز از خواب بیدار نمى‏شوند) و ارواح دیگرى را (که باید زنده بمانند) باز مى‏گرداند تا سر آمدى معین» (فَیُمْسِکُ الَّتِی قَضى‏ عَلَیْهَا الْمَوْتَ وَ یُرْسِلُ الْأُخْرى‏ إِلى‏ أَجَلٍ مُسَمًّى).
آرى «در این امر نشانه‏هاى روشنى است براى کسانى که اندیشه مى‏کنند» (إِنَّ فِی ذلِکَ لَآیاتٍ لِقَوْمٍ یَتَفَکَّرُونَ).

(آیه ۴۳)- از آنجا که در آیه قبل حاکمیت «اللّه» بر وجود انسان و تدبیر او از طریق نظام مرگ و حیات و خواب و بیدارى مسلم شد در این آیه سخن از انحراف مشرکان در مسأله شفاعت به میان مى‏آورد تا به آنها ثابت کند مالک شفاعت همان مالک مرگ و حیات آدمى است، نه بتهاى فاقد شعور، مى‏فرماید:
«آیا آنها غیر از خدا شفیعانى گرفته‏اند» (أَمِ اتَّخَذُوا مِنْ دُونِ اللَّهِ شُفَعاءَ).
مى‏دانیم که یکى از بهانه‏هاى معروف بت پرستان در مورد پرستش بتها این بود که مى‏گفتند: «ما آنها را به خاطر این مى‏پرستیم که شفیعان ما نزد اللّه بوده باشند».
ولى از آنجا که شفاعت اولا فرع بر درک و شعور است و ثانیا فرع بر قدرت و مالکیت و حاکمیت، در دنباله آیه در پاسخ آنها چنین مى‏فرماید: به آنها «بگو: آیا (از آنها شفاعت مى‏طلبید) هر چند مالک چیزى نباشند، و درک و شعورى براى آنها نباشد»؟ (قُلْ أَ وَ لَوْ کانُوا لا یَمْلِکُونَ شَیْئاً وَ لا یَعْقِلُونَ).
اگر شفیعان خود را فرشتگان و ارواح مقدسه مى‏دانید آنها از خود چیزى ندارند، هر چه دارند از ناحیه خداست، و اگر از بتهاى سنگى و چوبى شفاعت مى‏طلبید آنها علاوه بر عدم مالکیت کمترین عقل و شعورى ندارند.

(آیه ۴۴)- لذا در این آیه اضافه مى‏کند: «بگو: تمام شفاعت از آن خداست» (قُلْ لِلَّهِ الشَّفاعَةُ جَمِیعاً).
زیرا «حاکمیت آسمانها و زمین از آن اوست، و سپس همه شما به سوى او باز گردانده مى‏شوید» (لَهُ مُلْکُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ ثُمَّ إِلَیْهِ تُرْجَعُونَ).
و به این ترتیب آنها را بکلى خلع سلاح مى‏کند، چرا که توحیدى که بر کل عالم حاکم است مى‏گوید: شفاعت نیز جز به اذن پروردگار ممکن نیست.

(آیه ۴۵)- آنها که از نام خدا وحشت دارند! باز هم در اینجا سخن از توحید و شرک است و یکى از چهره‏هاى بسیار زشت و زننده مشرکان و منکران معاد را در برخورد با توحید منعکس ساخته، مى‏فرماید: «و هنگامى که خداوند به یگانگى یاد مى‏شود دلهاى کسانى که به آخرت ایمان ندارند مشمئز (و متنفر) مى‏گردد، اما هنگامى که از معبودهاى دیگر یاد مى‏شود، آنان خوشحال مى‏شوند» (وَ إِذا ذُکِرَ اللَّهُ وَحْدَهُ اشْمَأَزَّتْ قُلُوبُ الَّذِینَ لا یُؤْمِنُونَ بِالْآخِرَةِ وَ إِذا ذُکِرَ الَّذِینَ مِنْ دُونِهِ إِذا هُمْ یَسْتَبْشِرُونَ). گاه انسان چنان به زشتیها خو مى‏گیرد و از پاکیها و نیکیها بیگانه مى‏شود که از شنیدن نام حق ناراحت و از شنیدن باطل مسرور و شاد مى‏گردد.
نقطه مقابل آنها مؤمنانى هستند که از شنیدن نام خداوند یگانه چنان مجذوب نام مقدسش مى‏شوند که حاضرند هر چه دارند نثار راه او کنند.

(آیه ۴۶)- هنگامى که سخن به اینجا مى‏رسد که این گروه لجوج و این جاهلان مغرور حتى از شنیدن نام خداوند یگانه متنفر و بیزارند به پیامبرش دستور مى‏دهد که از آنها روى بگرداند، و رو به سوى درگاه خدا آورد، با لحنى که حاکى از ایمان عمیق و سرشار از عشق اوست با او سخن گوید، و شکایت این گروه را به درگاه او برد، تا هم قلب خود را که آکنده از اندوه است آرامش بخشد، و هم از این راه تکانى به آن ارواح خفته غافل دهد.
مى‏فرماید: «بگو: خداوندا! اى آفریننده آسمانها و زمین، و آگاه از اسرار نهان و آشکار، تو در میان بندگانت در آنچه اختلاف داشتند داورى خواهى کرد» (قُلِ اللَّهُمَّ فاطِرَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ عالِمَ الْغَیْبِ وَ الشَّهادَةِ أَنْتَ تَحْکُمُ بَیْنَ عِبادِکَ فِی ما کانُوا فِیهِ یَخْتَلِفُونَ).
آرى! روز قیامت این گمراهان لجوج به اشتباه خود پى مى‏برند و آنجاست که به فکر جبران مى‏افتند، اما چه سود؟!

(آیه ۴۷)- در این آیه مى‏گوید: «اگر ستمکاران تمام آنچه را روى زمین است مالک باشند و همانند آن نیز بر آن افزوده شود، حاضرند همه را فدا کنند تا از عذاب شدید روز قیامت رهائى یابند» اما چنین چیزى ممکن نیست (وَ لَوْ أَنَّ لِلَّذِینَ ظَلَمُوا ما فِی الْأَرْضِ جَمِیعاً وَ مِثْلَهُ مَعَهُ لَافْتَدَوْا بِهِ مِنْ سُوءِ الْعَذابِ یَوْمَ الْقِیامَةِ).
سپس مى‏افزاید: «و از سوى خدا براى آنها امورى ظاهر مى‏شود که هرگز گمان نمى‏کردند» (وَ بَدا لَهُمْ مِنَ اللَّهِ ما لَمْ یَکُونُوا یَحْتَسِبُونَ).
و عذابهائى را با چشم خود مى‏بینند که هرگز به فکر آنها خطور نمى‏کرد!

منبع: برگزیده تفسیر نمونه