تلاوت تصویری

دریافت با کیفیت ۱۰۸۰p


ترجمه صوتی نمایشی

"برگرفته از نرم افزار فاخر طنین وحی تولید مرکز تحقیقات رایانه‌ای حوزه علمیه اصفهان"


«دریافت نرم افزار طنین وحی»


تفسیر مختصر آیات صفحه ۵۰۵ قرآن کریم

(آیه ۲۱)- قوم عاد و تند باد مرگبار!

از آنجا که قرآن مجید بعد از ذکر قضایاى کلى به بیان مصداقهاى قابل ملاحظه آن مى‏پردازد تا آن کلیات را پیاده کند، در اینجا نیز بعد از شرح حال مستکبران سرکش و هوسران به ذکر داستان قوم عاد که نمونه واضحى از آن است مى‏پردازد.
مى‏گوید: «و (براى این مشرکان مکه) سرگذشت (هود) برادر قوم عاد را یاد آورى کن» (وَ اذْکُرْ أَخا عادٍ).
سپس مى‏افزاید: «در آن هنگام که قومش را در سرزمین احقاف انذار کرد، در حالى که پیامبران بسیارى قبل از او در گذشته‏هاى دور و نزدیک آمدند و به انذار این اقوام پرداختند» (إِذْ أَنْذَرَ قَوْمَهُ بِالْأَحْقافِ وَ قَدْ خَلَتِ النُّذُرُ مِنْ بَیْنِ یَدَیْهِ وَ مِنْ خَلْفِهِ).
اکنون ببینیم محتواى دعوت این پیامبر بزرگ چه بود قرآن مى‏افزاید: به آنها گفت: «جز خداوند یگانه را نپرستید» (أَلَّا تَعْبُدُوا إِلَّا اللَّهَ).
سپس آنها را تهدید کرده، گفت: «من بر شما از عذاب روز بزرگى مى‏ترسم» (إِنِّی أَخافُ عَلَیْکُمْ عَذابَ یَوْمٍ عَظِیمٍ).

(آیه ۲۲)- اما این قوم لجوج سرکش در برابر این دعوت الهى ایستادگى کردند، و به هود «گفتند: آیا تو به سوى ما آمده‏اى که ما را با دروغهایت از خدایانمان برگردانى» (قالُوا أَ جِئْتَنا لِتَأْفِکَنا عَنْ آلِهَتِنا).
«پس اگر راست مى‏گوئى عذابى را که به ما وعده مى‏دهى بیاور»! (فَأْتِنا بِما تَعِدُنا إِنْ کُنْتَ مِنَ الصَّادِقِینَ).

(آیه ۲۳)- ولى «هود» در پاسخ این تقاضاى نابخردانه چنین «گفت: علم و آگاهى تنها نزد خداوند است» (قالَ إِنَّمَا الْعِلْمُ عِنْدَ اللَّهِ).
اوست که مى‏داند در چه زمان، و با چه شرائطى عذاب استیصال نازل کند نه به تقاضاى شما مربوط است، و نه به میل و اراده من.
سپس افزود: وظیفه اصلى من این است که «آنچه را به آن فرستاده شدم به شما ابلاغ کنم» (وَ أُبَلِّغُکُمْ ما أُرْسِلْتُ بِهِ).
«ولى من شما را گروهى مى‏بینم که پیوسته در جهل و نادانى اصرار دارید» (وَ لکِنِّی أَراکُمْ قَوْماً تَجْهَلُونَ).
ریشه بدبختى شما نیز همین جهل است جهلى توام با لجاجت و کبر و غرور که به شما اجازه مطالعه دعوت فرستادگان خدا را نمى‏دهد.

(آیه ۲۴)- سر انجام نصایح مؤثر و رهبریهاى برادرانه «هود» در آن سنگدلان تأثیر نگذاشت، و به جاى پذیرش حق سخت در عقیده باطل خود لجاجت کردند، و پا فشارى نمودند، و حتى «هود» را با این سخن تکذیب مى‏کردند که اگر راست مى‏گویى پس عذاب موعودت چه شد؟
اکنون که اتمام حجت به قدر کافى شده، حکمت الهى ایجاب مى‏کند که «عذاب استیصال» همان عذاب ریشه‏کن کننده را بر آنها بفرستد.
ناگهان مشاهده کردند ابرى در افق ظاهر گشت، و در آسمان بسرعت گسترده شد.
«هنگامى که این ابر را مشاهده کردند که به سوى درّه‏ها و آبگیرهاى آنها رو مى‏آورد (خوشحال شدند، و) گفتند: این ابرى است باران زا!» (فَلَمَّا رَأَوْهُ عارِضاً مُسْتَقْبِلَ أَوْدِیَتِهِمْ قالُوا هذا عارِضٌ مُمْطِرُنا).
ولى به زودى به آنها گفته شد: این ابر باران زا نیست «بلکه این همان عذاب وحشتناکى است که براى آمدنش شتاب مى‏کردید» (بَلْ هُوَ مَا اسْتَعْجَلْتُمْ بِهِ).
«این تندباد شدیدى است که در آن عذاب دردناکى است» (رِیحٌ فِیها عَذابٌ أَلِیمٌ).
ظاهرا گوینده این سخن خداوند بزرگ است، یا حضرت هود به هنگامى‏که فریادهاى شوق و شادى آنها را شنید این سخن را به آنها گفت.

(آیه ۲۵)- آرى! تند بادى است ویرانگر که «همه چیز را به فرمان پروردگارش درهم مى‏کوبد و نابود مى‏کند» (تُدَمِّرُ کُلَّ شَیْ‏ءٍ بِأَمْرِ رَبِّها).
منظور از «همه چیز» انسانها و چهار پایان و اموال آنهاست.
زیرا در جمله بعد مى‏افزاید: «پس آنها صبح کردند در حالى که چیزى جز مساکن و خانه‏هاى آنها به چشم نمى‏خورد» (فَأَصْبَحُوا لا یُرى‏ إِلَّا مَساکِنُهُمْ).
و این نشان مى‏دهد که مساکن آنها سالم بود، اما خودشان هلاک شدند، و اجساد و اموالشان نیز به وسیله تند باد به بیابانهاى دور دست، و یا در دریا افکنده شد.
و در پایان به این حقیقت اشاره مى‏کند که این سرنوشت مخصوص این قوم گمراه نبود، بلکه «ما این گونه قوم مجرم را کیفر مى‏دهیم» (کَذلِکَ نَجْزِی الْقَوْمَ الْمُجْرِمِینَ).
این هشدارى است به همه مجرمان و گنهکاران و کافران لجوج و خودخواه که شما نیز اگر همین مسیر را طى کنید سرنوشتى بهتر از آن نخواهید داشت.

(آیه ۲۶)- شما هرگز از قوم عاد قویتر نیستید! این آیه و دو آیه بعد نتیجه گیرى از آیات گذشته است که در مورد مجازات دردناک قوم عاد سخن مى‏گفت.
مشرکان مکّه را مخاطب ساخته، مى‏فرماید: «ما به آنها [قوم عاد] قدرتى دادیم که به شما ندادیم» (وَ لَقَدْ مَکَّنَّاهُمْ فِیما إِنْ مَکَّنَّاکُمْ فِیهِ).
هم از نظر قدرت جسمانى از شما نیرومندتر بودند، و هم از نظر مال و ثروت و امکانات مادى از شما تواناتر.
با این حال در برابر طوفان مجازات الهى تاب مقاومت نیاوردند تا چه رسد به شما.
سپس مى‏افزاید: «ما براى آنها گوش و چشم و قلب قرار دادیم» (وَ جَعَلْنا لَهُمْ سَمْعاً وَ أَبْصاراً وَ أَفْئِدَةً).
آنها از نظر درک و دید و تشخیص واقعیتها نیز قوى و نیرومند بودند، و از این وسائل خداداد در تأمین مقاصد مادى خود کاملا بهره مى‏گرفتند.
«ولى نه گوش و نه چشم و نه عقولشان آنها را به هنگام نزول عذاب الهى به هیچ وجه سودى نبخشید، چرا که پیوسته آیات خدا را انکار مى‏کردند» (فَما أَغْنى‏ عَنْهُمْ سَمْعُهُمْ وَ لا أَبْصارُهُمْ وَ لا أَفْئِدَتُهُمْ مِنْ شَیْ‏ءٍ إِذْ کانُوا یَجْحَدُونَ بِآیاتِ اللَّهِ).
و سر انجام آنچه «استهزا مى‏کردند بر آنها وارد شد» (وَ حاقَ بِهِمْ ما کانُوا بِهِ یَسْتَهْزِؤُنَ).

(آیه ۲۷)- سپس براى تأکید بر این مطلب، و پند و اندرز بیشتر، مشرکان مکّه را مخاطب ساخته، مى‏گوید: نه تنها قوم عاد بلکه «ما اقوام سرکشى را که در اطراف شما زندگى مى‏کردند هلاک کردیم» (وَ لَقَدْ أَهْلَکْنا ما حَوْلَکُمْ مِنَ الْقُرى‏).
اقوامى که سرزمین آنها از شما چندان دور نیست و تقریبا در گرداگرد جزیره عرب جایگاهشان بود.
بعد اضافه مى‏کند: «ما آیات خود را به صورتهاى گوناگون (براى آنها) بیان کردیم، شاید باز کردند» (وَ صَرَّفْنَا الْآیاتِ لَعَلَّهُمْ یَرْجِعُونَ).

(آیه ۲۸)- در این آیه، آنها را مورد سرزنش قرار داده و با این بیان شدیدا محکوم مى‏کند: «پس چرا معبودانى را که غیر خدا برگزیدند به گمان این که آنها را به خدا نزدیک مى‏کنند در آن لحظات سخت و حساس به یارى آنها نشتافتند»؟! (فَلَوْ لا نَصَرَهُمُ الَّذِینَ اتَّخَذُوا مِنْ دُونِ اللَّهِ قُرْباناً آلِهَةً).
راستى اگر این معبودان بر حق بودند پس چرا پیروان خود را در آن مواقع حساس یارى نکردند، و از چنگال عذابهاى هولناک نجاتشان ندادند؟
سپس مى‏افزاید: نه تنها به آنان کمکى نکردند «بلکه از میان آنها گم شدند» (بَلْ ضَلُّوا عَنْهُمْ).
موجوداتى این چنین بى‏عرضه و بى‏ارزش که مبدأ هیچ اثرى نیستند، و به هنگام حادثه گم و گور مى‏شوند، چگونه شایسته پرستش و عبودیتند؟! و در پایان آیه مى‏گوید: «این بود (نتیجه) دروغ آنها، و آنچه را افترا مى‏بستند»! (وَ ذلِکَ إِفْکُهُمْ وَ ما کانُوا یَفْتَرُونَ).
این هلاکت و بدبختى، این عذابهاى دردناک، و این گم شدن معبودان در زمان حادثه، نتیجه دروغها و پندارها و افتراهاى آنها بود.

منبع: برگزیده تفسیر نمونه