وقال علیه السلام:الدَّاعِی بِلاَ عَمَلٍ کَالرَّامِی بِلاَ وَتَرٍ.
امام علیه السلام فرمود : آنکس که مردم را (به نیکى ها) فرا مى خواند؛ ولى خود به آن عمل نمى کند مانند کماندارى است که با کمان بدون زه مى خواهد تیراندازى کند.


شرح و تفسیر

دعوت کننده بى عمل امام علیه السلام در این گفتار نورانى به کسانى اشاره مىکند که مردم را به چیزى فرا مى خوانند که خود عامل به آن نیستند و بدون شک دعوت آنها بى اثر است، مى فرماید: «آنکس که مردم را (به نیکى ها) فرا مى خواند ولى خود به آن عمل نمى کند مانند کماندارى است که با کمان بدون زه مى خواهد تیراندازى کند»؛ (الدَّاعِی بِلاَ عَمَلٍ کَالرَّامِی بِلاَ وَتَرٍ). مى دانیم کمان از دو بخش اصلى تشکیل شده است: اوّل قوسى که حالت فنرى دارد. دوم زهى که دو سر قوس را به هم متصل مى کند (زه را معمولاً از روده گوسفند یا مانند آن مى گرفتند و به هم مى تابیدند و بسیار محکم بود). هنگامى که تیرانداز آماده کار مى شد ته چوبه تیر را به زه تکیه مى داد و سپس زه وچوبه را با هم به عقب مى کشید. قوس کمان جمع مى شد آنگاه آن را رها مى کرد، فشار قوس کمان بر زه سبب مى شد که تیر به سوى مقصد پرتاب شود. حال اگر کسى تنها قوسى داشته باشد بدون زه آیا مى تواند تیرى پرتاب کند و به هدف بزند؟ به یقین نه. هرگاه مردم کسى را ببینند که پیوسته دیگران را به نیکى ها دعوت مى کند اما خودش عامل نیست سخن او را باور نمى کنند وهنگامى که باور نکردند عمل نمى کنند؛ اما اگر ببینند او پیش از دیگران به گفتار خود عمل مى کند یقین پیدا مى کنند که گوینده به سخن خود ایمان دارد و از دل مى گوید ولاجرم و بر دل مى نشیند و دیگران به آن عمل مى کنند. تفسیر دیگرى که براى این حدیث شریف شده این است که منظور از «داعى» دعا کننده است و معناى جمله این مى شود: «کسى که دعا مى کند ـ مثلاً براى فزونى روزى یا فزونى علم یا نجات در آخرت ـ ولى کارى انجام نمى دهد؛ مانند تیراندازى است که با کمان بدون زه مى خواهد تیراندازى کند». شک نیست که دعا بسیار مؤثر است؛ اما دعا کننده باید آنچه را در توان دارد به کار گیرد و آنچه را در توان ندارد از خدا بخواهد. با توجه به اینکه در بعضى از مصادر این گفتار حکیمانه، به جاى «الداعى»، «العالم» آمده تفسیر اول مناسب تر به نظر مى رسد. آیات قرآن مجید و روایات اسلامى نیز این حقیقت را تأیید مى کنند که دعوت مردم به سوى نیکى ها بدون عمل کارساز نیست. در خطبه ۱۷۵ از امیرمؤمنان على علیه السلام خواندیم که فرمود: «أَیُّهَا النَّاسُ، إِنِّی، وَاللَّهِ، مَا أَحُثُّکُمْ عَلَى طَاعَةٍ إِلاَّ وَأَسْبِقُکُمْ إِلَیْهَا، وَلا أَنْهَاکُمْ عَنْ مَعْصِیَةٍ إِلاَّ وَأَتَنَاهَى قَبْلَکُمْ عَنْهَا؛ اى مردم، به خدا سوگند! من شما را به هیچ طاعتى ترغیب نمى کنم، مگر این که خودم پیش از شما به آن عمل مى نمایم و شما را از هیچ معصیتى بازنمى دارم، مگر این که خودم پیش از شما از آن دورى مى جویم». در حدیث دیگرى از امام صادق علیه السلام مى خوانیم: «إنَّ الْعالِمَ إذا لَمْ یَعْمَلْ بِعِلْمِهِ زَلَّتْ مَوْعِظَتُهُ عَنِ الْقُلُوبِ کَما یَزِلُّ الْمَطَرُ عَنِ الصَّفا؛ هرگاه عالم به علمش عمل نکند موعظه و اندرز او از دلها فرو مى ریزد، آنگونه که دانه هاى باران از سنگ سخت فرو مى ریزد». قرآن مجید نیز مى فرماید: «(یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لِمَ تَقُولُونَ مَا لاَ تَفْعَلُونَ * کَبُرَ مَقْتآ عِنْدَ اللهِ أَنْ تَقُولُوا مَا لاَ تَفْعَلُونَ)؛ اى کسانى که ایمان آوردهاید! چرا سخنى مىگویید که عمل نمىکنید؟! * نزد خدا بسیار موجب خشم است که سخنى بگویید که عمل نمى کنید!». اینها در صورتى است که داعى را به معناى دعوت کننده به نیکى ها بدانیم؛ اما اگر به معناى دعا باشد آن نیز هماهنگ با روایات اسلامى است. در حدیث پرمعنایى که علامه مجلسى؛ آن را در بحارالانوار از کتاب دعوات راوندى نقل کرده مى خوانیم که امام صادق علیه السلام فرمود: «أَرْبَعٌ لا یُسْتَجَابُ لَهُمْ دُعَاءٌ رَجُلٌ جَالِسٌ فِی بَیْتِهِ یَقُولُ یَا رَبِّ ارْزُقْنِی فَیَقُولُ لَهُ أَ لَمْ آمُرْکَ بِالطَّلَبِ وَرَجُلٌ کَانَتْ لَهُ امْرَأَةٌ قَدْ غَالَبَهَا (فدعا علیها) فَیَقُولُ أَلَمْ أَجْعَلْ أَمْرَهَا بِیَدِکَ وَرَجُلٌ کَانَ لَهُ مَالٌ فَأَفْسَدَهُ فَیَقُولُ یَا رَبِّ ارْزُقْنِی فَیَقُولُ لَهُ أَلَمْ آمُرْکَ بِالاِْقْتِصَادِ أَلَمْ آمُرْکَ بِالاِْصْلاحِ ثُمَّ قَرَأَ وَالَّذِینَ إِذا أَنْفَقُوا لَمْ یُسْرِفُوا وَلَمْ یَقْتُرُوا وَکانَ بَیْنَ ذلِکَ قَواماً وَرَجُلٌ کَانَ لَهُ مَالٌ فَأَدَانَهُ بِغَیْرِ بَیِّنَةٍ فَیَقُولُ أَلَمْ آمُرْکَ بِالشَّهَادَةِ؛ چهار گروهند که دعاى آنها مستجاب نمى شود (نخست) کسى که در خانه اش نشسته (و دنبال تلاش براى معاش نمى رود) و عرض مى کند: پروردگارا! به من روزى ده. خدا در پاسخ او مى گوید : آیا به تو دستور نداده ام که باید به دنبال کار و طلب روزى بروى؟، و کسى که همسرى دارد و پیوسته از دست او ناراحت است و دعا مى کند تا از شر او خلاص شود، خدا مى فرماید: مگر به تو حق طلاق ندادم؟، و کسى که اموال (فراوانى) داشته و آنها را بیهوده خرج کرده سپس عرضه مى دارد: خدایا! به من روزى ده. خداوند به او پاسخ مى دهد: مگر به تو دستور میانه روى (و هزینه کردن از روى حساب و کتاب) ندادم و آیا به تو دستور ندادم که در اصلاح مال بکوشى؟ سپس امام علیه السلام آیه ۶۷ سوره «فرقان» را تلاوت فرمود: «بندگان خدا کسانى هستند که وقتى انفاق کنند نه اسراف مى کنند و نه سختگیرى و در میان این دو حد اعتدالى دارند»، و کسى که اموالى داشته و آن را بدون گرفتن شاهد وگواه وام داده است (و گیرنده وام آن را انکار مى کند و او پیوسته دعا مى کند که خداوندا! به قلب او بینداز که بدهى من را بدهد) خداوند به او مى فرماید: آیا به تو دستور ندادم که گواه بگیرى؟». چهار موردى که در این روایت ذکر شده همگى درواقع مثالهایى است براى کسانى که دعا مى کنند و عملى که بر آنها لازم است انجام نمى دهند و بدیهى است که دعا کنندگان بى عمل منحصر به این چهار مورد نیستند. مفهوم دعا این است که ما حداکثر تلاش خود را براى رسیدن به مقاصد صحیح انجام دهیم و آنجا که توانایى نداریم دعا کنیم: خداوندا! حل بقیه مشکل با توست.


منبع : پایگاه اطلاع رسانی دفتر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی