تلاوت تصویری

دریافت با کیفیت ۱۰۸۰p


ترجمه صوتی نمایشی

"برگرفته از نرم افزار فاخر طنین وحی تولید مرکز خدمات رایانه‌ای حوزه علمیه اصفهان"

«دریافت نرم افزار طنین وحی»


تفسیر مختصر آیات ۲۴ تا ۲۶ سوره نساء (صفحه ۱۰۱)

(آیه ۱۴۱)- صفات منافقان!

این آیه و آیات بعد قسمتى دیگر از صفات منافقان و اندیشه‏ هاى پریشان آنها را بازگو مى‏ کند، مى‏گوید: «منافقان کسانى هستند که همیشه مى‏ خواهند از هر پیشامدى به نفع خود بهره‏ بردارى کنند، اگر پیروزى نصیب شما شود فورا خود را در صف مؤمنان جا زده، مى‏گویند آیا ما با شما نبودیم و آیا کمکهاى ارزنده ما مؤثر در غلبه و پیروزى شما نبود؟ بنابراین، ما هم در تمام این موفقیتها و نتایج معنوى و مادى آن شریک و سهیمیم» (الَّذِینَ یَتَرَبَّصُونَ بِکُمْ فَإِنْ کانَ لَکُمْ فَتْحٌ مِنَ اللَّهِ قالُوا أَ لَمْ نَکُنْ مَعَکُمْ).
اما اگر بهره‏ اى از این پیروزى نصیب دشمنان اسلام شود، فورا خود را به آنها نزدیک کرده، مراتب رضامندى خویش را به آنها اعلام مى ‏دارند و مى‏گویند: «این ما بودیم که شما را تشویق به مبارزه با مسلمانان و عدم تسلیم در برابر آنها کردیم بنابراین، ما هم در این پیروزیها سهمى داریم»! (وَ إِنْ کانَ لِلْکافِرِینَ نَصِیبٌ قالُوا أَ لَمْ نَسْتَحْوِذْ عَلَیْکُمْ وَ نَمْنَعْکُمْ مِنَ الْمُؤْمِنِینَ).
به این ترتیب این دسته با فرصت طلبى مخصوص خود، گاهى «رفیق قافله» اند و گاهى «شریک دزد» و عمرى را با این دو دوزه بازى کردن مى‏گذرانند! ولى قرآن سر انجام آنها را با یک جمله کوتاه بیان مى‏کند و مى‏گوید: بالاخره روزى فرا مى‏ رسد که پرده‏ ها بالا مى‏رود و نقاب از چهره زشت آنان برداشته مى‏ شود. آرى! «در روز قیامت خداوند در میان شما قضاوت مى‏کند» (فَاللَّهُ یَحْکُمُ بَیْنَکُمْ یَوْمَ الْقِیامَةِ).
و براى این که مؤمنان واقعى مرعوب آنان نشوند در پایان آیه اضافه مى‏کند:
«هیچ گاه خداوند راهى براى پیروزى و تسلط کافران بر مسلمانان قرار نداده است» (وَ لَنْ یَجْعَلَ اللَّهُ لِلْکافِرِینَ عَلَى الْمُؤْمِنِینَ سَبِیلًا).
یعنى کافران نه تنها از نظر منطق بلکه از نظر نظامى و سیاسى و فرهنگى و اقتصادى و خلاصه از هیچ نظر بر افراد با ایمان، چیره نخواهند شد.
و اگر پیروزى آنها را بر مسلمانان در میدانهاى مختلف با چشم خود مى‏بینیم به خاطر آن است که بسیارى از مسلمانان مؤمنان واقعى نیستند، نه خبرى از اتحاد و اخوت اسلامى در میان آنان است و نه علم و آگاهى لازم که اسلام آن را از لحظه تولد تا لحظه مرگ بر همه لازم شمرده است دارند، و چون چنانند طبعا چنینند!

(آیه ۱۴۲)- در این آیه و آیه بعد پنج صفت دیگر از صفات منافقان در عبارات کوتاهى آمده است:
۱- آنها براى رسیدن به اهداف شوم خود از راه خدعه و نیرنگ وارد مى‏شوند و حتى مى‏خواهند: به خدا خدعه و نیرنگ زنند در حالى که در همان لحظات که در صدد چنین کارى هستند در یک نوع خدعه واقع شده‏اند، زیرا براى به دست آوردن سرمایه‏ هاى ناچیزى سرمایه‏هاى بزرگ وجود خود را از دست مى‏دهند بطورى که آیه مى‏گوید: «منافقان مى‏خواهند خدا را فریب دهند در حالى که او آنها را فریب مى‏دهد» (إِنَّ الْمُنافِقِینَ یُخادِعُونَ اللَّهَ وَ هُوَ خادِعُهُمْ).
۲- آنها از خدا دورند و از راز و نیاز با او لذت نمى‏برند و به همین دلیل:
«هنگامى که به نماز برخیزند سر تا پاى آنها غرق کسالت و بى‏حالى است» (وَ إِذا قامُوا إِلَى الصَّلاةِ قامُوا کُسالى‏).
۳- آنها چون به خدا و وعده‏هاى بزرگ او ایمان ندارند، «اگر عبادت یا عمل نیکى انجام دهند آن نیز از روى ریاست نه به خاطر خدا»! (یُراؤُنَ النَّاسَ).
۴- «آنها گاهى ذکرى هم بگویند و یادى از خدا کنند از صمیم دل و از روى آگاهى و بیدارى نیست و اگر هم باشد بسیار کم است» (وَ لا یَذْکُرُونَ اللَّهَ إِلَّا قَلِیلًا).

(آیه ۱۴۳)- پنجم: «آنها افراد سرگردان و بى‏هدف و فاقد برنامه و مسیر مشخص‏ند، نه جزء مؤمنانند و نه در صف کافران»! (مُذَبْذَبِینَ بَیْنَ ذلِکَ لا إِلى‏ هؤُلاءِ وَ لا إِلى‏ هؤُلاءِ).

و در پایان آیه سرنوشت آنها را چنین بیان مى‏کند آنها افرادى هستند که بر اثر اعمالشان خدا حمایتش را از آنان برداشته و در بیراهه‏ها گمراهشان ساخته «و هر کس را خدا گمراه کند هیچ گاه راه نجاتى براى آنان نخواهى یافت» (وَ مَنْ یُضْلِلِ اللَّهُ فَلَنْ تَجِدَ لَهُ سَبِیلًا).

(آیه ۱۴۴)- در آیات گذشته اشاره به گوشه‏ اى از صفات منافقان و کافران شد و در این آیه نخست مى‏فرماید: «اى کسانى که ایمان آورده‏اید! کافران (و منافقان) را به جاى مؤمنان تکیه گاه و ولىّ خود انتخاب نکنید» (یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لا تَتَّخِذُوا الْکافِرِینَ أَوْلِیاءَ مِنْ دُونِ الْمُؤْمِنِینَ).
چرا که این عمل یک جرم و قانون‏شکنى آشکار و شرک به خداوند است و با توجه به قانون عدالت پروردگار موجب استحقاق مجازات شدیدى است لذا به دنبال آن مى‏فرماید: «آیا مى‏خواهید دلیل روشنى بر ضد خود در پیشگاه پروردگار درست کنید» (أَ تُرِیدُونَ أَنْ تَجْعَلُوا لِلَّهِ عَلَیْکُمْ سُلْطاناً مُبِیناً).

(آیه ۱۴۵)- در این آیه براى روشن ساختن حال منافقانى که این دسته از مسلمانان غافل، طوق دوستى آنان را بر گردن مى‏ نهند، مى‏فرماید: «منافقان در پایین‏ترین و نازلترین مراحل دوزخ قرار دارند و هیچ گونه یاورى براى آنها نخواهى یافت» (إِنَّ الْمُنافِقِینَ فِی الدَّرْکِ الْأَسْفَلِ مِنَ النَّارِ وَ لَنْ تَجِدَ لَهُمْ نَصِیراً).
از این آیه به خوبى استفاده مى‏ شود که از نظر اسلام نفاق بدترین انواع کفر، و منافقان دورترین مردم از خدا هستند، و به همین دلیل جایگاه آنها بدترین و پست‏ترین نقطه دوزخ است.

(آیه ۱۴۶)- اما براى این که روشن شود حتى این افراد فوق العاده آلوده، راه بازگشت به سوى خدا و اصلاح موقعیت خویشتن دارند، اضافه مى‏کند: «مگر آنها که توبه کرده و اعمال خود را اصلاح نمایند (و گذشته را جبران کنند) و به دامن لطف پروردگار چنگ بزنند و دین و ایمان خود را براى خدا خالص گردانند» (إِلَّا الَّذِینَ تابُوا وَ أَصْلَحُوا وَ اعْتَصَمُوا بِاللَّهِ وَ أَخْلَصُوا دِینَهُمْ لِلَّهِ).
«چنین کسانى (سر انجام اهل نجات خواهند شد) و با مؤمنان قرین مى‏گردند» (فَأُولئِکَ مَعَ الْمُؤْمِنِینَ). «و خداوند پاداش عظیمى به همه افراد با ایمان خواهد داد» (وَ سَوْفَ یُؤْتِ اللَّهُ الْمُؤْمِنِینَ أَجْراً عَظِیماً).

(آیه ۱۴۷)- مجازاتهاى خدا انتقامى نیست!

در این آیه به یک «واقعیت مهم» اشاره مى‏شود و آن این که مجازاتهاى دردناک الهى نه به خاطر آن است که خداوند بخواهد از بندگان عاصى «انتقام» بگیرد و یا «قدرت نمایى» کند، و یا زیانى که از رهگذر عصیان آنها بدو رسیده است «جبران» نماید، زیرا همه اینها لازمه نقایص و کمبودهاست که ذات پاک خدا از آنها مبرّاست، بلکه این مجازاتها همگى بازتابها و نتایج سوء اعمال و عقاید خود انسانهاست.
و لذا آیه مى‏فرماید: «خدا چه نیازى به مجازات شما دارد اگر شما شکر گزارى کنید و ایمان بیاورید»؟ و (ما یَفْعَلُ اللَّهُ بِعَذابِکُمْ إِنْ شَکَرْتُمْ وَ آمَنْتُمْ).
یعنى، اگر شما ایمان و عمل صالحى داشته باشید و از مواهب الهى سوء استفاده نکنید، بدون شک کمترین مجازاتى دامن شما را نخواهد گرفت.
و براى تأکید این موضوع اضافه مى‏کند: «خداوند هم از اعمال و نیات شما آگاه است و هم در برابر اعمال نیک شما شاکر و پاداش‏دهنده است» (وَ کانَ اللَّهُ شاکِراً عَلِیماً).
در آیه فوق موضوع «شکرگزارى» بر «ایمان» مقدم شده است و این به خاطر آن است که تا انسان نعمتها و مواهب خدا را نشناسد و به مقام شکرگزارى نرسد، نمى‏تواند خود او را بشناسد- دقت کنید.

منبع: برگزیده تفسیر نمونه